با سلام خدمت همه اهالی نوایگان تصاویری که مشاهده می کنید عملیات برق رسانی به روستای نوایگان در دهه پنجاه است در این تصاویر حدود پنج یا شش نفر به رحمت خدا رفته اند ، روحشان شاد. اگر شما در تصاویر فردی را می شناسید ب نام آن در قسمت نظرات با ذکر آدرس تصویر بنویسید.
سلام بر دوست داران نوایگان،
امروز جمعه 13 اسفند 95 خداوند توفیقی حاصل کرد و با رقفا و پسرم امیر محمد سری به چشمه های اطراف نوایگان زدیم
انصافا که دیدنی و لذت بخش و شادی آفرین بود....
الحمدلله پس از بارندگی اخیر چشمه ها و رودخانه ها پر آب گشتند و طبیعت روحی دوباره گرفته و انسان را به یاد معاد می اندازد که چگونه دشت مرده به ناگاه سرسبز و دل انگیز می شود
امید آنکه خداوند توفیق عمل صالح را به ما در این دنیای فانی بدهد تا طبق بیان الدنیا مزرعه الاخره کشتی خوب در این مزرعه داشته باشیم و ثمره ای در آن دنیا نصیبمان شود که در آخرت جزء پشیمانان نباشیم...
امروز سری هم به چشمه هشمت زدیم و جای خالی مرحوم کربلایی احمد آنچنان غمی به دلمان نشاند که حتی جرعه ای از آب چشمه نخورده برگشتیم
چشمه پر جوش خروش هشمت و صدای بلبلان غزل خوان و سایه سار درختان قصه پرغصه مردی را بازگو می کردند که در بخشش و مهربانی ایثار در منطقه کم نذیر بود...
یادش بخیر که هنوز چند صباحی از رفتنش نگذشته باغش ویران گشته و درختان چند ساله به بادام های سر به فلک کشیده او به دست بیل میکانیکی بی رحم سرنگون گشته و برکه زیبای هشمت از خاک و خاشاک پر گشته و آب چشمه هم که تاب دیدن جای خالی کربلایی احمد را ندارد راه خود را از آنجا کج کرده و ناله کنان به درون رودخانه می ریزد.....
تصاویر زیر از چشمه های نوایگان و رودخانه های اطراف نوایگان می باشد:
سلام دوستان، سلام اهالی خوب نوایگان، و سلام دوستداران نوایگان ،
در این پست چند عکس قدیمی دیگر نوایگان به شما هدیه میکنم . . . .
شادی روح کسانی که در قاب این تصاویر هستند و دستشان از دار دنیا کوتاه شده است
صلوات
این دنیا فانی است و سرای باقی در پس این دنیا واقع شده است.
نباید به این دنیا دلبسته و وابسته شد ،باید چون مسافری در انتظار بلند شدن بانگ الرحیل بود.
باید خودسازی کرد و روح را برای پرواز در ملکوت آماده نمود و اسیر قفس دنیا نساخت.
تصاویر نوایگان سری دوم
نوایگان طنز
نوایگان طنز
نوایگان طنز
نوایگان طنز
نوایگان طنز
نوایگان طنز
نوایگان طنز
نوایگان طنز
سلام به نوایگان و دوست داران نوایگان این شعر را تقدیم میکنم به شما
دوستان عزیز اشعار خود را با موضوع نوایگان بفرستید با نام خودتان انتشار میدهم .
نوایگان شهر شهیدان
گذر کردی اگر روزی نوایگان
نظاره کن به باغ و دشت و بوستان
نظاره کن به این گلهای زیبا
از این نعمت بکن شکر خدا را
بیا بنگر به این شهر شهیدان
یکی از بهترین جاهای ایران
بود یحیای انصاری از آنجا
دو چشم خود گشود بر روی دنیا
بنازم من به مردان زرنگش
به این معماری خیلی قشنگش
که حاج قهار قانع مرد زحمت
خداوندا بکن آن را تو رحمت
چنان با سعی و کوشش مینمود کار
ز دستش شهربی شد سبز و پر بار
خداوندا به حق شاه مردان
از این روستا بلا را دور گردان
یحیای انصاری: مرحوم آیت الله شیخ یحیی انصاری مشهور به شیخ اشراق
شهربی: باغهای انار ابتدای روستای نوایگان را شهربی یا شهرابی میگویند
شهر شهیدان: نوایگان حدود بیست شهید در دفاع مقدس تقدیم انقلاب نموده است
حاج قهار قانع: مرحوم حاج قهار قانعی پدر بنده
با سلام مجدد برای این یادداشت شعر ی از گمنام رسیده که خدمتتان عرض میکنم
خونه مادر بزرگه پراز بژشک و مرخه
خونه مادر بزرگه خیلی گلهای سرخه
کنار خونه او هست چندتا گله دونی
پشک بز و کود خر میون چندتا گونی
اگه بخوای پیش او حتی یه روزبمونی
همراه خودش میبره تو را گوسفند چرونی
خونه مادر بزرگه کهک های گتی داره
وقتی تورا میکنه خیلی جونت میخاره
کنار پرتقالو چندتا دبه ی سرکه
اگه کهکی تو را کن فوری بپر تو برکه
بساط چای و گلاب همیشه اونجا برپاست
بروبخور یه فنجون اگه تو هم دلت خواست
خونه مادر بزرگه کلپوک و ننه ماره
دور تنه رزو ردیف موروک سواره
سلام ، سلام بر نوایگان و اهالی زحمتکش و دیندار نوایگان
باز هم فرصتی پیش آمدو وقت کردم که مطلب جدیدی را برای شما دوستداران وبلاگ نوایگان طنز
با عنوان نوایگان و تصاویر قدیمی به صفحه ی وبلاگ بیاورم
نظر خودتان را بنویسید و در صورتی که تمایل داشته باشید که تصاویر قدیمی به اسم شما
در این وبلاگ به نمایش بیاید میتوانید به آدرس movaffagh.ghanei@iran.ir ارسال نمایید.
این سری اول تصاویر قدیمی است عکسهای جالب قدیمی البته تکی و یا 3در4 در آینده نزدیک ارسال خواهم کرد.
با سلام خدمت نوایگان دوستان و اهالی خوب روستای نوایگان
محرم گذشت ولی خاطرات آن باقی ماند
دوکلیپ یکی سینه زنی ملشی (سنتی)
و دیگری مراسم سنتی شام غریبان
را به شما هدیه میکنم
باشد که بتوانیم مراسم عزاداری سنتی را در روستای خوبمان نوایگان حفظ کنیم
راستی نظر شما در این باره چیه؟؟؟
سلام بر نوایگان و همه ی کسانی که دلشان برای نوایگان می تپد،
عید غدیر (عیدالله اکبر بزرگترین عید شیعیان) بر همه شما مبارک
باز هم فرصتی پیدا کردم تا مطلبی برای نوایگان طنز آماده کنم
و این بار سراغ بنه رفتم پسته وحشی (بنه)
با نام علمی Pistacia Atlantica،
درختی با ارتفاع ۲ تا ۷ متر است و معمولاً در کوه های نوایگان می روید.
اهالی نوایگان از بنه به عنوان بنه شور - آب بنه - ترشی بنه- روغن بنه استفاده میکنند،
اونهایی که نواگونی هستند حتما الان دلشون برای یه آوبنه تنگ میشه و دهانشون آب می افتد.
خدا را به خاطر همه ی نعمتهایش شکر میکنیم.
امیدواریم لااقل نوایگانی ها دیگه سراغ فست فودها نروند و غذا و سبک زندگی خود را تغییر ندهند.
اینم هدیه نوایگان طنز
ده خاصیت بنه برای شما نوایگانی های عزیز تا قدرشو بدونید :
1- طبع تازه آن گرم و خشک است و خشک آن خیلی گرم و خشک است.
2- جهت رفع کم خونی از بنه می توان استفاده کرد معمولاً در غذاهای محلی مانند کشک به جای گردو از بنه استفاده می کنند.
3- برای صاف شدن صدا از روغن بنه می توان استفاده کرد.
4- جهت کلیه و دفع سنگهای ریز آن از میوه بنه استفاده شود.
5- جهت باز شدن رنگ پوست صورت، بنه را کوبیده به صورت ماسک روی پوست صورت بگذارند.
6- خوردن بنه از ترک لب جلوگیری می کند.
7- بنه برای درمان شب کوری مفید است.
8-جهت باز شدن رنگ پوست صورت، بنه را کوبیده به صورت ماسک روی پوست صورت بگذارند
9- روغن و میوه بنه پاک کننده اخلاط سینه و ریه می باشند.
10-جهت درمان ورم و ترک پوست و خارش آن صمغ این درخت را با روغن زیتون مخلوط کرده بمالند.
نوایگان آوبنه
نوایگان بنه
بنه ی نوایگان
نوایگان بنیشک
نوایگان ترشی بنه
نوایگان آوبنه
اینم چند تا عکس کبک در هشمت نوایگان داراب
نوایگان داراب
سلام به همه شما دوستان نوایگان طنز
از چند وسیله ای که در نوایگان قبلا استفاده میشده است عکس گرفتم
دیدنش حتما شمارا به یاد قدیمها می اندازه ...... البته بعضی از شما ها شاید اسمشون هم ندونید
حسی که به شما دست میده را در قسمت نظرات بنویسید.
این چندتا عکس از نوایگان هم همینجوری حالشو ببرید
گل قلمدارو یا همان گل آلاله از گلهای خودرو در روستای نوایگان می باشد همه ساله
ایام عید این گل شکوفه میدهد و باغ های روستای نوایگان را با عطر خود معطر میکند
اینجاست که گمنام می فرماید:
دلا رو کن به کوهستون که کوهستون ملق خیزد
قلندارو اگر خواهی ......... حافظا
هیچی دیگه برو نواگون محله پایین باغ وهل بری خودت یه دسته ای بچین حالشو ببر
و شه ناشته بشین و عه هیچکه هم نگو بپا نمولسی و حواستون باشه تونه جار نگیرن
دسه بادم پسکوهی مردم هم نگیرین
سک کل بز گلاتی هم نکنین
به مناسبت تولد حضرت زهرا (س) و روز مادر
چند عکس زیبا از گلهای قلمدارو در نوایگان و یک کلیپ از این گل را به شما تقدیم میکنم:
سلام به نوایگان و دوستداران نوایگان طنز
سال 93 را به همه شما تبریک چند تصوی از منظره های زیبای هشمت و یک کلیپ از هشمت روستای نوایگان را به شما
تقدیم میکنم هشمت در 10 کیلومتری نوایگان وجود دارد جایتان خالی با دوستان ایام نوروز
چند شبانه روزی اونجا رفتیم.
سلام به دوست داران نوایگان طنز و با تشکر از آقای احمد وزین پور که این شعر زیبا را سرودند
نـَنـَـه وماه محرم
او که مِهـــــــرش تی دلم قَد خدا هَس ننمه
او که اسمش دَم ساعت تی صدا هَس ننمه
او که مثل گُــــــل شکوفا میشَتو غُنچه میده
بوی عطــــــرش تا قیامت همه جا هس ننمه
من خُــــــو نیتونَم که جبران مُحبَتش کنم
او که مِهــــــــرش قَدِ صدتا دنیا هس ننمه
تا میگم حال خوشی من ندارم ســـــرم گیجه
میدتُم گُوزَبون و فکــــــــر دوا هس ننمه
میشینه بالای سَرُم اشک محبت می ریزه
او که دائم مُتَوسل اَ خدا برای شفا هس ننمه
تا میگم گوشنمه فوری میداوه نون میاره
او که سُفره ی دلش پُر از صفـــا هس ننمه
مهربونتر از ننه هیشکه تی دنیــــــا ندیده
او که عاشـــق بی عــار و با وفا هس ننمه
جانمــازش مِث سفره ی دلش بازه هَمَش
او که از صُو تا پَسین فکر دعا هس ننمه
برای سلامتیم نــــــذری امام حسین میده
او که شَمعِش پای مَنبرا گـرا هس ننمه
ماه محرم که میشه لباس مِشکیم میشوره
او که فکر روضـــــه و ماه عــــزا هس ننمه
با سلام خدمت دوست داران نوایگان طنز
و همچنین تشکر از آقای مهدی انصاری (مهدی کل احمد)
که این مطالب را برای وبلاگ ارسال نموده اند،
اسامی که مشاهده میکنید اسامی مکانهای نوایگان یا کوه ها و باغ ها و دره ها اطراف آن میباشد
شاید برای برخی از شما این اسامی نا آشنا باشید
ولی این اسامی کاملا واقعی هستند و در حال حاضر وجود دارند !!!
اگر شما اسامی جدیدی به ذهنتان رسید لطف کنید در قسمت نظرات بنویسد:
غاشه ی جفتو – محجلالی – مکویی – علیبریمی – کمودی –
لوبنیی – گلوله ی علی – سنگ ترقیده – بنوسونو – غور بنه ای
– تنگونو – شی کم – سرسوگوری – غاش تنگیس –
غاش خرمغزی – برکه عو انبار – مهرپوزبار –پس چنگ –
تو بهتو – لای خلو – کمر غربار سوخته – عوسور – گومرده –
غور بسسنا – غاش پیرزن – قلات سفید – بربغل – سنگ کوتی –
کل پشو – دهنه سنگ تشی – حاج مثقالی – میشه سینی – برسون-
ریزپهنو – دهنه ناری – پس پیکون – تووه ی کماچو – هرمزگون –
ری دوسر – سو چا – جایورد – سرستنگی – دهنه ی هنوگو –
اشکفت مهربون – دو توخو – مهرتلنگ ولنگ – کرددراز –
کله شاخی – هفت تارو – تار ریسو – تار علی شاه – سینه ی تور
– ری نوزه - ری دوون – پای سیوا – سرکل – برکوشاووک –
رسه سلو – گود امانو – اشکفت حلدین – دهنه ی بکن برجک –
بن شانی – دهنه ی دوور – دهنه روغنی –شود شیخ شمسدین –
لو شودو – سرو – پس خونه – ری چهکا – غار گیرو –
اشکفت مارکشته – دهنه ی جلال پلنگ کشته – ثمه گووی –
برکه هوالی – قلات سفید – مهنتی – کت کم – گود حسین بدو
–غاریون – شی بن کره –کل شاه بگم – لای نارک – گوش شیر
– چادر پهن – قرقوس – کت غلمسنی – آغال بنفشه –
پسکوه حسین شمس – نساع مورک سیاه – عوبرقبله ای –
دهنه ی چن کویی – کوهمرز – گومرده – غور هنوبون –
بوک توغلک – غاش نورعلی وارفته – فرس کشی – گولی مرگ
– لای دار تیر – دهنه ی میش کوری – گودار ریگ –
سر روخونه – بن بالاخونه – توکور . . . .
سلام
با تشکر از گمنام شعر ی که برای نوایگان طنز فرستاده را
تقدیم میکنم به دوست داران نوایگان
خاطرات نوایگان خاطراتی است طنز ، که در نوایگان روی داده ودر اینجا بدون ذکر نام
افراد دخیل در آن خاطرات جهت شادی شما بازگو خواهد شد
اوم پلقنین:
از قوم و خویش هایم که در داراب زندگی میکند تعریف کرد
که یک روز وقتی راننده سرویس دنبال بچه ام آمد که او را ببرد مهد کودک
گفت ببخشید آقا یک سوال داشتم ((اوم پلقونین)) یعنی چه؟!
من گفتم یعنی ((وای منو له کردید)) خوب حالا مگه چطور؟ راننده سرویس گفت:
بچه تو وقتی سوار سرویس میشه چون چهار پنج نفر عقب مینشینند
اول میگه اوووی اوم پلقونیین !!!
و من مونده بودم معنی این کلمه چیه ؟؟؟ نوعی احوالپرسیه؟ خسته نباشیه؟ یا چیز دیگه ......
بشکه 200 لیتری:
بشکه 200لیتری آهنی را آورده بود جوشکاری تا کاربیت کند فقط یادم می آید او برای مهار بشکه
سوار بر بشکه شده بود و جوشکار در حال کاربیت آن بود
نمیدانم چه موادی توی بشکه بود که ناگهان با صدای مهیبی
به طرف آسمان پرتاب شد بشکه تکه شده یک طرف و افتادن آن بنده خدا یک طرف
و روده بر شدن ما از خنده یک طرف .....
لگد الاغ:
تازه با الاغی که بار داشت از بشکال آمده بود پای تانک نفتی به عنوان شوخی از او پرسیدند
فلانی تریلی ات گازوئیل دارد او هم به عنوان مسخره دستش را زیر شکم الاغش برد
و گفت ببینم داره یا نه که ناگهان
الاغ لگدی به او زد که به یک متر آن طرف تر پرتاب شد
صدای خنده مردم و آه و ناله او را هنوز در گوشم میشنوم .....
4VD:
آبخیز داری نوایگان میخواست افتتاح شود مسئولین زیادی آمده بودن ما هم از روی کنجکاوی
کنار یک پاترل شیک و شیشه دودی ایستاده بودیم یکی از بچه ها سوال کرد میدانید 4VDکه روی درب این
نوشته چیست؟ گفتیم نه او گفت یعنی چهار ولگرد دی... ! ناگهان شیشه پاترل پایین آمد و دیدیم
دوتا مهندس توی ماشین هستند
ما فورا فرار کردیم و آنها هم عصبانی بودند هم میخندیدند............
خدا رحمت کند مرحوم اسحاق انصاری در زمان آن مرحوم خانه بهداشت نوایگان در استان اول شده بود
مسئولین شبکه بهداشت از استان و داراب آمده بودند بازدید
مردم هم از روز قبل همه کوچه ها را تمیز کرده و آماده کرده بودند
زیر حسینیه محله پایین مسئولین در حال حرکت و مردم پشت سر آنان صلوات میفرستادند
و به روستای تمیز خود می نازیدند
با اینکه همه را از قبل توجیه کرده بودند نسبت به رعایت بهداشت
ناگهان یک بچه که پاچه شلوارش را بالا زده بود
با پای برهنه و سرعت بالا از وسط جوی آب کثیف دوید
که همه مسئولین از ترس ترشح آب به آنان به این طرف و آن طرف فرار کردند
این اتفاق و همچنین پاره بودن شلوار یکی از کارمندان بهداشت که خودش هم نمیدانست
باعث خندهای پنهانی و فراوان مردم شد .........
بسم الله:
معلم دینی آقای عباس خوشرو سال 1372 در مدرسه راهنمایی خسرو کشاورز نوایگان
سر کلاس داستانی را برایمان گفت که در
آن فردی با گفتن بسم الله الرحمن الرحیم از روی آب رد شد
کلاس تعطیل شد و هنگام خروج از سالن ناگهان یکی از بچه ها با کتابهایش که زیر بغلش بود
لب حوض مدرسه ایستاد و گفت بسم الله الرحمن الرحیم
و پایش را روی آب گذاشت که با سر توی حوض افتاد
خنده معلمها از یک طرف و خیس شدن اون بچه و کتابهایش واقعا جالب بود ......
خاطرات واقعی کوتاه و طنز خود را بدون درج نام کسی بنویسید
تا در خاطرات نوایگان 2 با نام شما منتشر شود
این شعر همینجوری سرودم برگرفته از شعر خوشا به حالت ای روستایی است
امیدوارم خوشتون بیاد:
خوشا به حالت بچه ی نواگون
که شاد و خرم هستی تو دولون
به جای اسنک داری چووارون
پیتزا را با عشق میزاری لای نون
در روستا نیست جز نون خالی
خوشا به حالت که اهل حالیَ!
خوشا به حالت با دلی نفتی
عه روی چکها یا تانک نفتیَ
در کیچه هامون نیست دیگه پِشگل
خوشا به حالت ای بچه خوشگل
سلام به دوستداران نوایگان اینم چندتا عکس یادگاری از نوایگان:
مراسم نارچینی در نوایگان
گرفتن رب انار در نوایگان
جدا کردن دانه های انار
بدون شرح:
بدون شرح
چراغ علائ الدین همدم روزهای سرد زمستانی در نوایگان
کنگره نکوداشت شیخ یحیی انصاری از علمای بزرگ نوایگان
در مهر ماه 92 برگزار خواهد شد
آدمی گاهی به یاد این شعر زیبا از زنده
یاد قیصر امین پور که می افتد حواسش را جمع می کند تا مبادا گرانترین کالای
آفرینش که همان زمان است را از دست ندهد. اکنون برق شوقی در گوشه چشم پیدا
می شود تا به این نکته مهمتر برسیم که تا بزرگانمان هستند کاری کنیم که
یادشان همه گیر شود و نگذاریم دیر شود چرا که " ناگهان چقدر زود دیر می
شود".
انسان موحد، عالی رتبه، با تقوا، حکیمی فرزانه و فیلسوف بزرگ جهان
اسلام جناب حضرت آیت ا.. شیخ یحیی انصاری معروف به" شیخ الاشراق" در سال
1306 و در روستای نوایگان داراب متولد شدند. در سال 1320 برای ادامه تحصیل
راهی حوزه علمیه شیراز گردید و تلمّذ در محضر آیتالله سید نورالدین حسینی
هاشمی شد.
بقیه را در ادامه ی مطلب بخوانید
سلام برتمامی دوست داران نوایگان و یاران همیشگی نوایگان طنز
پیشاپیش سال نو را به همه شما تبریک عرض میکنم
و چند تصویر را که با دیدنش به یاد بهار نوایگان می افتید
به شما هدیه میکنم:
من که هنوز سنی ندارم ! (30)یادم هست نوایگان که وقتی برای آبیاری باغها به پدرم کمک میدادم
کبکها برای خوردن آب می آمدند و از نزدیک آنها را تماشا میکردم صدای خواندن زیبای آنها
را فراموش نمیکنم . . . . .
اما چه شد که نسلشان در نوایگان دارد از بین میرود؟
چه کسانی مقصرند؟
به نظر شما با کسانی که طبیعت زیبا و بکر نوایگان را نابود میکنند چه باید کرد؟
نظرتان در باره این تصاویر چیست؟
اینم یه شعر قشنگ از کسی که اسم خودشو گذاشته همولایتی:
شوای سردزمستون یادمه
خونه بازه پهلی اجاق گرد وپرغلگ
می نشستیم من وبابا وننمون همه شو
میکردیم با همدیگه ما گوبه گو
گووگو گودونکی
شخصی بررخصی درعالمون خدا داره داره
دو تا بچه وخونش محله بالا
هرکه زیترک بگه ترف سر چوکولی میگیره به خدا
بوی چرز تخمکای خربزه عه روی تش
هرگز عه یادم نمیره چون که بیدند خیلی خش
هنوزم شوایی که میخوابیدیم عه روی بون
بازه میگفت برامن قصه شاه پریون
بوی تماکوی توی چپح بازه جونم
هرگز از یادم نمیرهبراشون دل به خونم
بخترین قصه بی بی که همیشه یادم هسته
قصه گیزیلویی که دست زن باباشو بسته
وختی که صدای بارون مشنفتیم عه پس شیشه
میرفتیم سیل روخونه همگیمن ما همیشه
یادمه یه سال کذایی روخونمون خیلی بد بود
پشت دیوار یه خونه توی اوتامون یه سد بود
................................
همه شون عه یادمه همه روزای بد خوب
یاد اون روزایی که مینشستیم برلب جوب
خاطره هامون زیادن روزایی که برق نداشتیم
یادمه با چه دنگ وفنگ نفت عه تو چراغ میذاشتیم
هدف از نوشتن این گفتن خاطره ای نیست
شاید که شما بگوییدپس نوشتن بری چیست؟
هدف اینه که بدونیم هرجاهستیم هرکی هستیم
ما یه روستایی ساده بی ریا وخداپرستیم
نباید غرور کاذب تو وجودمون بیایه
اونی که میبره ازبین همه چیزمون ریایه
سلام و تبریک به همه اهالی نوایگان،
به مناسبت ایام خجسته و مبارک سالگرد پیروزی انقلای اسلامی و 22 بهمن
چند عکس و یک کلیپ زیبای بلوون تقدیم شما میکنم.
قال الگمنام:
دلا رو کن به کوهستون
که از کوهستون ملق خیزد
سعادت اون کسی دارد
که در کارش عرق ریزد
بود هر بوته ی خارش
دوا درمون هر دردی
دلت سوی ولایت کن
اگه قصد سفر کردی
برای دانلود (بلوون) این آدرس را در نوار آدرس کپی کنید
و اینتر کنید:
http://s2.picofile.com/file/7649383117/%D8%A8%D9%84%D9%88%D9%88%D9%86_%D9%86%D9%88%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86_%D8%B7%D9%86%D8%B2_%D9%82%D8%A7%D9%86%D8%B9%DB%8C.flv.html
سلام به دوستداران نوایگان
بعد از مدتها گمنام شعری را ارسال کرده که با تشکر از او
به سمع و نظرتون میرسانم:
آرزومون سربلندی نواگون
گفته هایم توی رویا تو دهی که مثل اون نیست توی دنیا
من و بابام توی ایوون
مشغول خوردن ریحون
پدرم خوشحال و خندون آرزومون
سربلندی نواگون
گفته هایم یه خیاله رفته بودیم پیش خاله
چای تو فنجون تو پیاله توی سرمای زمستون
خوابیدن توی فدا عه بر افتو به خدا خیلی باحاله
توی سرمای زمستون من و عامون توی بارون
رفته بودیم سیل روخونه بهرو
کودکی لرزون و گریون وایساده بود زیر ناودون
توی گرمای تابستون زیر اون رز توی دولون
یه لگن نون دوتا کاسه پر و پیمون
اوکشک و پیاز و ریحون آرزومون سربلندی نواگون
آرزوهام همه بر باد داد بیداد داد بیداد
شده ام شهری و دور از وطن و روستای آباد
تا پریروز جار ماست میزد عه ری بون
حالا پیتزا میخوره با ترشی زیتون
مثلا شهری شدیم ولی تو زندون
سالی یکبارعید به عید میریم نواگون
آرزومون سربلندی نواگون
آرزومون سربلندی نواگون
اینم فیلمهای اکران شده در جشنواره بهروی شیوی
فیلمهای بر گزیده بهرو شیوی
از ما بخترون
پسین گربه ای
تکیه برمتکا
خونه ی تاووکی
خداحافظ مولول
دختری به نام جیرانو
گوده زن و پلیس
ساخت نواگون
شوق نار پلکی
بشکال مدرن
چوغ کیلی عه پشتاها
کتر بر تشی
کت خری من
سریال پلپلو
کلاه لگنی باژون
عه مدرسه گریختم
دربنه های طلا
اوباوینک تلخ
اشکفت مار کشته
پوپک و مش ممد صیاد
غلفی کلوچ
یه کله قند
ننون شاوی قوولی کرده
راز تار علیشاه
میلاد پیامبر (ص) و امام جعفر صادق هم تبریک عرض میکنم
یکی از رسم های فرهنگی نوایگان ل له بارونی بود
حدودا دو دهه پیش هنوز یکی از رسومات محلی نوایگان به نام ل له بارونی رواج داشت
شاید شما هم یادتان بیاید تقریبا همین موقع ها بود که گروهی شبانه دور هم جمع میشدند
سر دسته آنها یک زگوله به گردنش میکرد و گونی بر دوش میگرفت
و تعداد زیادی دنبال او در کوچه ها راه می افتادند و درب خانه ها را یکی یکی میزدند و او این اشعار را میخواند و باقیه تکرار میکردند:
یی منی جو داشتم
سر کوهی کاشتم
بارون نومد خشک شد
الله بده بارون بارون جو کارون
رسم اینگونه بود که شب اول روی آنها آب میریختند شب دوم هیزم جمع میکردند و شب
سوم آرد میگرفتند و با آن کماچ هایی
درست میکردن و یک دگمه در خمیرها میگذاشتند
این دگمه در کماچ هرکسی که پیدا میشد
تمام هیزمها و آردهای جمع آوری شده به او میدادن
و در مدت سه روز اگر باران می آمد که کاری باهاش نداشتند
ولی اگر بعد از سه روز
باران نمی آمد او را زیر جل الاغ میکردند و حسابی اونو کتک میزدند !
یادم هست آخرین باری که ل له بارونی رفتیم و همان آخرین ل له بارونی شد
بعضی از بچه های شیطون به جای آب
به ما سنگ پرتاب میکردن و در تاریکی فرار میکردند
همین امر باعث شد که ل له بارونی تعطیل بشود.
یادش بخیر
بازی های محلی
ریگ بالی
چوغ کیلی
یاد زمستان نوایگان بخیر یاد فصل سوز و سرما بخیر یاد نشستنهای
کنار آتش آن هم
توی گاراژ یا پای تانک نفتی بخیر یاد موقعی که رودخانه بهرو می آمد
و ما همه برای دیدنش از یکدیگر سبقت میگرفتیم واقعا یادش بخیر .....
تش ما هاگور هاگور تش گربه کور کور
برای دیدن کلیپ رودخانه نوایگان (روخونی بهرو) آدرس زیر را
داخل نوار آدرس خود کپی کنید و به آن آدرس بروید
http://s1.picofile.com/file/7533103010/%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86.3gp.html
سلام به روستای نوایگان سلام به اهالی خونگرم نوایگان
کلیپ خنده داری که برایتان در نظر گرفتم در یکی از
روستاهای اطراف نوایگان اتفاق افتاده
پیشاپیش از بکار بردن برخی الفاظ نامناسب
در این کلیپ توسط شخص گزارش دهنده
عذر خواهی میکنم . نظر یادتون نره
برای دیدن این کلیپ زیبا و خنده دار کلیک کنید ۱۸+
http://s1.picofile.com/file/7492755157/%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%A7.3gp.html
سلام اینم عکسهایی زیبا از بنا های تاریخی نوایگان
تقدیم به دوستداران وبلاگ نوایگان طنز در ضمن اگر تصویر جایی دیگر را
دوست دارید ببیند توی نظرات بنویسید
اینم عکس غسال خانه قدیمی نوایگان به درخواست ابی استقلالی
((پیر نو ))قبری که برای مردم نوایگان مقدس است
اما اطلاعات دقیقی از او در دسترس نیست
پیر نو در محل اوتا واقع شده و مردم در سر قبر او شمع روشن میکنند ...
۱- آسیاب آبی قدیمی نوایگان
۲- قلعه تاریخی نوایگان
۳- تنیره سرخ نرسیده به نوایگان از این بنا
برای آبیاری در زمینهای بالا دست آن طرف رودخانه
استفاده میشده است
اونم که بالای تنیره وایساده برادرم حاج عبد الغنی هست !
۴- حمام لای گردو محل شهادت شیخ زکریا انصاری نوایگانی
۵- مقبره شیخ زکریا در قبرستان بالایی نوایگان
(( کلیپ تصویری نی و شلوه در نوایگان
را گذاشتم سمت چپ وبلاگ حتما نگاه کنید خیلی قشنگه ))
سلام به نوایگان سلام به همه ی خوبی ها
اگر کمی به گذشته نوایگان برگردیم وخوب گوش کنیم صدای بچه هایی که به پشت بامهای خانه شان می رفتند
و چیزهایی که برای فوش داشتند صدا میزدند : هووووووووووی بیا ماس هووووووووی بیا اسفناج هوووی بیا خاگ ... به گوش کی رسد !
این هم مثل خیلی از فرهنگهای اصیل نوایگانی کاملا از بین رفت
یاد این فرهنگ و چندتا چیز دیگه را توی این شعرم آوردم
شعر : توره ی بد صادوو
عهد تیرپیکون یادت هَس که چقد هو می زدیم
سوار اسب چوغی پس خونه دو می زدیم
روغن ومَسکه درست می کردن عه محله ی بالا
ماس وکشک ودوغ و مَسکه با شیر بز می زدیم
برای فروش اونها همیشه بالای بون
هووووی بیا ماس هووووووی بیا کشک هوووووووی بیا دوغ میزدیم
غره وقتی که میزد روخونه ی بهرو میمد
برای دیدن عوسور عه بر کوه میزدیم
جمعه ها می رفتیم عه باغ ریزی و گوده زنی
قُمری وبجشک وکوگ با سنگ و برنو می زدیم
کولر و پنکه نبود ، شبا می رفتیم روی بُون
شُو تا صُب لِنگ وپاچَک هَمَش عه تو خو می زدیم
آو گرمو میذاشتیم توی قاولمه ،عو عه روی آتیش
با چورک و با لتیر ، تو جِنگِ آفتو می زدیم
لامپ کم مصرف و مهتابی و لاک پُشتی نبود
کوریت عه چراغ و پکنیک برای شُو می زدیم
توره ی بد صدو که نعره دلخراش میزد
لنکه کفشک و دمپایی عه زمین میزدیم
نوشته شده توسط گمنام یار همیشگی نوایگان طنز :
سلام و عرض ادب خدمت حاج آقای قانعی
ولادت با سعادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج)
بر شما و تمام نوایگانی های عزیز مبارک باد.
میخوام دست خالی نیومده باشم لذا چند بیت شعر خدمتتون گذاشتم
امیدوارم بی لبخند از آن نگذرید
یا مهدی ی ی ی ی ی ی ی ی. . . .
خوشا شهربی و برکه ی پر زآبش
نگهدار ای خدا جاده ی خرابش
آبش نی مثل آب میک و هشمت
ولیکن هر چه باشد هست نعمت
باژون میگفت کت کم خیلی تنگه
فرار ماهی هاش خیلی قشنگه
شی آبی توی برکه روزی چند بار
میزدیم فوشک مثل یک تیله ی مار
دله ورگا خوابیدن روی دیوار
تو گرما شیرجه از بالای یک نار
نوایگان : مکانی دیدنی به نام (( دوسر ))
دوسر و استخر های آب آقای عباس رضایی
نوایگان طنز : شعر طنز نو (نار ملس )
من عه تو گفتم که زیر کنه ی نار ملس
جای کل کردن نار جی یی نیست
گوش نکردی به حرف من بختر
تکه ابری عه گوش ویسید
پیرمرد پای نارش را واکند
نار پوسها فاش کردند سر تو را ؟
یا که کار چهتهای خبر چین بود؟
ای که سنگ کت برکه شربی را برداشتی
هیچ میدانی دنه ها را آو برد
شیرینو بردی و لخت روی دیوار برکه خوابیدی
قاو زانوهات پر از خرمغز گشته
سنگهای قتورو ات کجاست؟
یا که تیرپیکون جیر زرقی
جهنم از تو حذر خواهد کرد
بس که از باغ ووهل و روی دوسر
سیو و گرجه نرسیده دزدیدی
گرچه از آن وقت دیری گذشته است لیکن
سایه دارو درخت از سر تو کم نشد
باز به لعنت و نفرین باژه ی ما
تو چه بسیار گرفتار شدی
طعنه لیموی سوز و کل بز گلاتی
و نارنج تلخ هم که بماند ...
برای مشاهده بیرون آمدن لل بجشک از تخم روی آدرس زیر کلیک کنید:
چند تا عکس از فصل تابستان نوایگان تقدیم به شما :
سلام خدمت همه نوایگانی های عزیز
مطمئنا همه شما پس از مطلع شدن از پخش فیلم نوایگان در برنامه همولایتی
شبکه سیمای استانی فارس کلی خوشحال شدید
و جوری برنامه ریزی کردید که حتما اونو ببینید. واقعا جای خوشحالی داشت که از یک روستا نزدیک به ۸۰ دقیقه برنامه پخش بشه !
پس از درخواست تعدادی از دوستان گزیده ای از این برنامه برای شما روی وبلاگ گذاشتم
شما هم میتوانید با کلیک کردن روی قسمت زیر به قسمت کلیپ رفته
و اونجا برای خودتون دانلود کنید.
امید وارم خوشتون بیاد و در این باره اگر نظری دارید بنویسید.
دانلود کلیپ نوایگان در برنامه هم ولایتی
شبکه سیمای استانی فارس
کلیک کنید:
سلام به دوست داران روستای نوایگان
چند تا جمله با لهجه زیبای مردم خوب نوایگان نوشتم
امیدوارم که خوشتون بیاد
ضمنا اگر شما هم جملاتی با لهجه شیرین نوایگانی
در قسمت نظرات بنویسد ممنون میشم
راستی کلیپ تبلیغ چی توز را سمت چپ وبلاگ حتما ببینید
یی مچی اش بده تا سلته بشه
یک استخانی به دستش بده تا آرام بشه
عه لوو جولاکا نشو که پترشک ته میکنه
از بلندی آویزون نشو که خیس میشی
مث یی کله پشتی خودشه مچنه کر ده
مثل یک لاکپشت خودشو جمع کرده
نانجیو بدذات عه پرون پینجوک شه واترسند
نا نجیب بد به صورت مکرر نیشکون از او گرفت
اوی نه نه یی رقمی مچو اش واکلاچید که عه توش واپهکید
وای مامان یه جوری استخان را خورد که سرفه اش گرفت
یی ولکی بوشون با کفشک دپهسا زد عه تو گورده اش
ناگهان باباش با دمپایی مکرر زد به پشت کمرش
یی دوفی پاش ملسیدو فر خورد عه توی غمپ عو
ناگهان پایش لیز خورد و افتاد توی چاله آب
اوی نه نه ام شلغوندی تو خو دسم اش لچوندی
وای مامان مرا له مردی تو که دست منو شکوندی
بدخت بگورز که کل بز گلاتی واسلید
بیچاره فرار کن که لانه زنبور سرخ حالت دفاعی به خودش گرفته
رچنه های کچنو عه در اومد بپا که پترشک ته نکنه
دل و روده های جوجه بیرون اومده مواظب باش ترشح بهت نکنه
سک دورو نکن که جهلی میشه عه تم میجکه و ته میداوونه
اذیت گوسفند نر نکن که عصبانی میشه و بالا میپره و دنبالت میکنه
سلام سال نو مبارک انشاالله که سال خوبی را داشته باشید
جایتان خالی یه روز قبل از عید با چند تا از دوستان
رفتیم میک (( میک یکی از باغ ها و ماکانهای زیبای روستای نوایگان است))
و چند تا عکس دیدنی از اونجا به یادگار براتون آوردم
تعطیلات عید بهتون خوش بگذره
آیا شما تا حالا میک رفتید؟نظر خودتون را حتما در این باره بیان بفرمایید.
واهال خودتون باشین عه سر کمتون خودتونه عه لا ندین
سلام به همه دوستان از این به بعد این قسمت از وبلاگ
را اختصاص میدهم به بحث ها و گفتگوهای دوستانه سیاسی به
نظرات سر بزنید و نظر خودتون هم اگه وقت داشتید بیان کنید
تمامی نظرات که توهین در اونها نباشه تایید میشه.
بحث سیاسی سوم :
نظرتون در باره مشایی چیست؟
بحث سیاسی دوم:
بنده به عنوان یک جوان شیعه به قاتل شاهین نجفی
مبلغ 5ملیون تومان هدیه خواهم داد (( موفق قانعی ))
نظر شما در باره شاهین نجفی چیست؟
برای دیدن کلیپ تصویری پشت پرده کلیپ شاهین نجفی
در آدرس زیر کلیک کنید:
بحث اول سیاسی:
اینم نتایج شمارش آرائ نوایگان تقدیم به شما :
کل آرائ نوایگان: ۸۰۳
نبی الله احمدی: ۴۹۶
افشاری: ۱۷۷
نظری:۶۵
رستاد: ۲۰
آرائ باطله:۲۰
بابایی: ۱۵
عسکری: ۱۰
بدون شرح
سلام از بی مطلبی خودم یه شعر نو سر هم کردم که میدونم
شعر نیست ولی به هر حال در بیابان دلی کهنه نعمت است
عرسی کهنه کفشک است...
قالی نوایگان:
دختران نوایگانی
می بافتند همیشه قالی
با قلبی از گناه خالی
شب و روزشان در کنار قالی
کپه کپو میکردند
روزی ده بیست رک میبافتند
شانه میزدند در تنهایی
نه لامپی بود و نه مهتابی
گاهی پیکنیک و گاهی چراغ برساتی
نقشه میخواندند برای یکدیگر
پنجتا به یکی سوختی
یکی پس گلی گرجه ای
دوتا به یکی آبی تیل مله ای جاش
اما امروز کجایند دختران قالی
در آرزوهای فکرهای پوشالی
با کمرهایی دستمال بسته و دستهای خالی
قالی هامون له شد
قیمتش ارزان شد
و کسی قصد خریدش هرگز
البته وام میدند توی شرکت با پارتی
آخر شعر دارم میکنم قاطی
به قول معروف که میگه :
سر راه کنار برید میخوام برم وام بگیرم...
روستای نوایگان محل رویش گلهای زیبایی است که چشم
هر بیننده ای را خیره میکند مخصوصا ایام عید
که داریم کم کم بهش نزدیک میشیم
چند نمونه از گلهای نوایگان را با اسم محلی اینجا آورده ام.
راستی شما چه گلی را از همه ی گلها بیشتر دوست دارید؟
اسم محلی گلهای دیگه نوایگان را هم میدونید؟
این گلهای زیبا تقدیم به دوستداران نوایگان
گل شومبو
گل چیشدردو یا چایی و گل نرگس
گل کاکل زری
گل خون امام حسین(ع)
گل پیاز
گل خار خارو
گل گیز
گل تریاک ماری
سلام
در روستای نوایگان هنگام مراسم عروسی
سرودهایی خوانده میشود که به آنها سروک گفته میشود
همه ی کسانی که عروسی کردند حتما این سروک ها
بهشون گفتند و کلولوک هم براشون کشیدند
حالا من تعدادی از این سروکها را نوشتم شما دوستان
و نواگونیهای عزیز اگر سروکی یادتون میاد یا بلد هستید
توی نظرات بنویسید.
.........................
اومدیم عقدت کنیم و نومدیم سیلت کنیم
............................
اومدیم اش بوریم اش نمیا اش نمیا
ننشون ایراد گرفته خونه ی جدا میخوا
خونه ی جدا نداریم منت داره زود بیا
...........................
اومدیم خونه ی عاروس قومای عاروس توون دادند
عوضه ی لیوان شربت لیوان اوون دادن
...........................
ای گلم گمپ گلم پاشتا بریم خونه ی خودم
...........................
زدیم عه ری دلی نفتی شربت نخورده رفتیم
..........................
ایجا تا تو بهداری همش گلپ و صندلی
پای مادر شیگر شکسته نورین شه بهداری
.........................
آفتابه ی لوله طلا نه نه ی دوماد برده wc !!!
نه نه ی عاروس گریه میکرد آفتابه ی رودم بیار
.........................
ای مادر شیگر بخلوک سزاته روغن داغ
بریزه رو پات بسوزه من برم شاه چراغ
.........................
آی اوشن اوشن اوشن خونه دوماد شد روشن
آی نعنا نعنا نعنا نه نه ی عاروس شد تنها
یی منی چوغ کوریت نه نه عاروس میگروید
..............................
اینم چندتا سروک قشنگ که گمنام زحمت کشیده
و برای وبلاگ نوایگان طنز ارسال کرده با تشکر از گمنام:
در خونه شازده دوماد آب سوزی رد میشه
گچ بیارین پل بسازین خانم عاروس رد بشه
اومدیم عه خونتون بلد نویدیم پله تون
تش بگیره خونتون افتیدیمه تو برکه تون
ننه جونی دادا جونی آخرم کردی جدا
زیر قران تو ردم کن تا برم دس خدا
خونمون بر بغله تاکسی نمیا چه کنیم
رو به الله بکنیم طیاره پیدا بکنیم
ننه ی عاروس گریه میکرد من ولم نندم شه در
ننه ی دوماد خنده میکرد پس چرا دادی شوهر
ای برنجای چل منی و چل و چار آبش میاد
خوش بحال شازده دوماد سر شوم خوابش میاد
ننه ی عاروس گریه میکرد مث بارون بهار
ننه ی دوماد خنده میکرد عاروسم ور دار بیار
جلنگ جلنگ انگشترش خورجین خالی رو خرش
ما که بردیم دخترش تنها بمونه مادرش
.........................
سلام خوی؟ سلامتی؟ بچه ننه کرامتی؟ بخترتری؟ از نوایگان چه خبر؟
این عکس کلاس اول راهنمایی سال ۱۳۷۱ مدرسه راهنمایی خسرو کشاورز نوایگان است معلممان هم آقای کریم محمدی بود.
به همین خاطر چندتا از خاطرات طنز اون زمان براتون مینویسم:
اولیش:
یادم میاد که روز معلم بود یکی از بچه ها چند تا تخم پرنده ای که به زبان محلی بهش میگوییم چوهت (پرنده ای سیاه از خانواده کلاغها)برای آقای معلم آورده بود معلم پرسید این ها تخم چی هستند یکی از بچه ها گفت: اجازه ایناها تخم مرخ چوهته . . .
دومیش:
یکی از بچه ها داشت تعریف موتورسیکلت باباش میکرد و میگفت : بچه سلکت باوای ما ماشالله سه تا هندل که بزنی با اولیش روشن میشه . . .
سومیش:
یه روز هم که یکی از بچه ها روی بلندی بود میخواست که ما یه میلگرد به او بدیم اسمش بلد نبود و گفت: هین چوغ آهنی یو بدین عه من ...
راستی کلیپ تصویری نی امیر محمد قانعی را سمت چپ وبلاگ هم نگاه کنید
قبلش
چندتا عکس از وضعیت کنونی دبستان شهید نعمت الله جباری نوایگان
هم نگاه کنید!!!! خالی از لطف نیست
سلام
بلاخره چشم مابعد از مدتها به شعرهای زیبای گمنام روشن شد
البته عکسی که به شعر دوم گمنام ربط داشته باشه
به نظرم نرسید که توی این پست بگذارم
مجبور شدم بدون ربط یه عکس بگذارم
کل بژشک کجاست؟
روی نار پائینی
یا که روی چنار گت دوون
پسرک مکثی کرد
و به انگشت نشان داد
نوک آن شاخه نار
رفت از نار بلندی بالا
بژشک بردارد از لانه نور
روی آن شاخه نار
جیک جیک چند لل لیزگ
صاحب باغ آمد
داد زد بر سر آن کودک زار
که چرا پای نهادی در باغ
تن کودک لرزان
همچو بیدی که در آن نزدیکیست
دور شد آن کودک
مثل بادی از باغ
در میان دست او
جیک جیک یک لل لیزگ
من دهاتی هستم . . .
من دهاتی هستم با دلی بی کینه
نواگون عشق منه افتخارم اینه
لهجه قشنگمون واقعا شیرینه
دشمن روستای من میشه گفت بی دینه
مردم روستای ما آرزوشون اینه
رو دل همسایه شون گرد غم ننشینه
ولی با این اوصاف دل من غمگینه
یه نفر پیدا شده به خودش بد بینه
حرف زدن با لهجه مون برا اون سنگینه
باور و عقیده اش مطمئنا اینه
خون ما سیاه سفید خون او رنگینه
جد و اجداد آقا همشون نواگونی
بین این همه آدم خودشو میبینه
حرف هر نواگونی که سرش تو دینه
اصلتو از یاد نبر حرف آخر اینه
با سلام وعرض معذرت از غیبتم مدتی که نبودم مشغول اسباب کشی بودم .
ولی توی این مدت نظرها را چک میکردم که عده ای که تعدادشان هم
کم نیست انتقادهایی
بعضا شدید که قابل تایید آنها نبود داشتند و و از با کلاسی خودشان صحبت به
میان آورده بودند و
این زبان نوایگانی وبلاگ را مایه ی سرشکستگی خود دانسته بودند
و مخصوصا مخصوصا نسبت به ضرب المثلها اعتراض داشتند بنده سرا پا تقصیر از همه جا
بی خبر تحقیقی کردم دیدم
که ای دل غافل من این ضرب المثلها را اشتباهی نوشته بودم واینها ۷۰۰-۸۰۰
سال پیش
در نوایگان رسم بوده و بر آن شدم ضرب المثلهای امروزی نوایگان را بنویسم تا
برو بچ با کلاس را شاد کرده باشم و من هم کلاسی گذاشته باشم:
ماکرو ویو به ماکرو ویو می گه روت سیاه!
موش تو سوراخ نمی رفت ساید بای ساید به دمبش می بست!
آب در "آب سرد کن" و ما تشنه لبان می گردیم!
آب که سر بالا میره، قورباغه "هوی متال" میخونه!!!
پرادو سواری دولا دولا نمیشه!
نابرده رنج گنج میسر نمی شود --- مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداری کرد
"کافی میت" نخورده و دهن سوخته!
اسکانیا(scania) بیار باقالی بار کن!
گر صبر کنی ز قوره، لوپ لوپ سازی!
پاتو از پارکت درازتر نکن!
هری پاتر آخرش خوشه!
قربون بند کیفتم، تا کارت سوخت داری رفیقتم!
گیرم پاپی تو بود فاضل --- از فضل پاپی تو را چه حاصل
ندیدیم اورانیم ولی دیدیم دست مردم!
ادکلن آن است که خود ببوید --- نه آنکه فروشنده بگوید
بزک نمیر بهار میاد آناناس با خیار درختی میاد!
یا منچستریه منچستری یا رُمیه رُمی(AS Rom)
سرش بوی پیتزای سبزیجات میده!!!
آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب!
بیفستراگانوفه خالته، بخوری پاته نخوری پاته!
خلاصه اینم تقدیم به تمام با کلاس های نوایگان و خوش تیپ های نوایگان سیتی
امبدوارم خوششون بیاد
سلام به دوست داران نوایگان
این شعراز آقای گمنام به دستم رسیده که با تشکر ازایشان به شما تقدیم میکنم:
روزی که میرم عه بهرو
روز باغریزی و پاکن
روز سختن خار دودو
فصل خوب رز بریدن
زیر سنگهای بن احمد
رد تشهای تو مونده
حسن کرم همه ی
خارهای باغش سوزونده
تو بچه گدار ریگی
همش توی برکه میکی
حالا من تنها و خسته
توی این برکه شهربی
با سلام ششمین شعر خودم را با دلتنگی هایم سرودم
تقدیم به شما اهالی خوب نوایگان که همیشه
دلتون برای زادگاه و وطنتون تنگ میشه
و قشنگی چرخروس (( سهره )) را با هیچ قشنگی
عوض نمیکنید و صدای اون به شما آرامش میده
برای دانلود و شنیدن صدای چرخروس
به سمت چپ وبلاگ قسمت دانلود کلیپهای صوتی و تصویری مراجعه کنید
دلم برای نواگون تنگ شده
دلم برای چووارون تنگ شده
دلم برای لطف و صفا تنگ شده
دلم برای بونه ها تنگ شده
دلم برای تنگ رم تنگ شده
دلم برای تنگ طه تنگ شده
دلم برای شلغم و لتیر تنگ شده
دلم برای شهرک غدیر تنگ شده
دلم برای برکه میک تنگ شده
دلم برای گدار ریگ تنگ شده
دلم برای مرغ و خروس تنگ شده
دلم برای چرخروس تنگ شده
نوایگان باغهایی زیبا با پرنده هایی زیبا
نوایگان روستایی در دل طبیعت
نوایگان طنز
نوایگان و کل چرخروس
ضرب المثل های نوایگان
این ضرب المثلهای که در میان اهالی روستای نوایگان رایج است با همکاری گمنام و دوستان تهیه شده است البته هنوز ضرب المثلهای شیرین نوایگانی زیادی وجود دارد که به ذهن ما نرسیده است لذا از شما درخواست میکنم اگر ضرب المثل نوایگانی غیر از اینها سراغ دارید در قسمت نظرات بنویسید
پیشاپیش از همکاری شما متشکرم
در نوایگان
میخ کج عه توی کت کج
مه مه لولو برد
ترشبله عه هسم میگه نه کتی
دیپایه عه تووه میگه ریت سیاه
نون گندم شکم فولادی میخواد
عه هول بارون میره عه زیر نودونه
عه الوه ی گل او میره عه پای راژونه
مار عه پدنه بدش میاد پدنه عه در کتش عه در میاد
کاری بکن تا چرمو سگ نبرده
عه بید بتر بنگلو
میگه نره میگه اش بدوش
کدخدا ببین ده را بچاپ
آوادی شهر عه راش پیدایه
مار تا پا عه ریش ننی کله راس نیکنه
او که عه کله واگشت چه یه کله چه صد
کله مشک کاری عه همونه نداره همونه کر کر عه خودش در میاره
خر یه دفه پاشه کت مشک میره
پت عه خرس کندن غنیمته
نخوردیم نون گندم دیدیم عه دس مردم
کوزه گر اووش عه کل سگه
ارزون خر حمال خره
هر چی بخوری عه هول جونت هیچی نیگیره جای نونت
زانوی اشتر ببن و توکل عه خدا بکن
گل کن گل میخوره
آدم مار زده عه بن سیاه سفید می ترسه
شتر میگه راه سرم بده راه تنم واز میکنم
خدا عه خودوم بده ننون میره عه تو خونه دیر عه در میا
با سلام مجدد خدمت شما همشهریان عزیز
وگله از نوایگانی هایی که پیام داده اند که این الفاظ دیگه در نوایگان
رواج ندارد و باید آنهارا فراموش کرد !!
باید خدمت اون عزیزان عرض کنم که الفاظ نوایگانی
جزء فرهنگ و اصالت ما هستند و<<حب الوطن من الایمان >>
ما نوایگان را دوست داریم زبان نوایگانی را هم همینطور
این زبان ما و اجداد ماست اجدادی که نام نیک آنها زبانزد دیار فارس است
ما گذشته خود را فراموش نمیکنیم و به نوایگانی بودن خودمون افتخار میکنیم
این شعر اشاره به کسانی دارد که نوایگان را فراموش و
اصالت نوایگانی خود را با فرهنگ
پوچ شهری عوض کرده اند...
عه وقتی رفته عه داراب چقدر عوض شده
قیافه را بی خیال زبونشم شهری شده
دو سه ساله رفته شهر بنده خدا جوگیر شده
موهاشو ژل میزنه یه کمی هم قرتی شده
نه نه نواگونی برای او مامان شده
شر های دور تومونش برا او روبان شده
به جای دس مرضا توی زبونش مرسی شده
للا توبه شه بگین عه نظرم جنی شده
تا دیروز بوک میگرفته حالا فیس بوکی شده
مودای دور سرش زده چه کلپوکی شده
کاکا جون شهری نگو که جیگرم عه له شده
عه جهل دلت نواگونی میگم ذلیل شده
دل من مثل کت کم برا تو تنگ شده
تیر پیکون زدم توی لنگش فکر کنم لنگ شده
کل بلبل روی سیو پایینی عه لل شده
لل چیرنیسکو چقد مقل شده
چوپان دروغگوی جدید!!!
نوایگان طنز نوایگان طنز نوایگان طنز نوایگان طنز نوایگان طنز نوایگان طنز نوایگان طنزنوایگان طنز
این شعر نو طنز را آقای گمنام برای درج در وبلاگ نوایگان طنز ارسال کرده :
نغمه ای می شنوم
خش خش یک موجود
در کنار گونی آرد و برنج
من سوالی دارم
نکند در گونی
برگ خشکی باشد؟!
روی آن هم قدم عابر پیر
آن صدا نزدیک است
در گونی باز است
دیدمش مشکی بود
آن هم از جنس جلک
جست و سوی لگن نونی رفت
خانمان پر شده از مشک جلک
بی بی بیچاره من
شوق آن داشت که کماچی بخورد
ولی آن مشک کثیف
ناخنک زد به کماچ
به سرم زد فکری
تله ای آوردم
انکی انجیر خشک
روی آن دام نهادم
تا که آن مشک فضول
سوی انجیر آید
من به عینه دیدم که به دامم افتاد
من دگر هیچ نگویم
که چه آمد به سر مشک جلک
من فقط این گویم
تله ای باید ساخت
با سلام خدمت شما دوستان عزیز نوایگان طنز
چهارمین شعرم را (( البته اگه بشه اسمشو شعر بگذاری))
به شما تقدیم میکنم:
کی گفته مشکی رنگ عشقه
چوهت سیا کی گفته که بژشکه
نواگون ما انگاری که بهشته
هرکه درو میکنه اون که کشته
قانعی توی وبلاگش نوشته
قمری که شهپر نشده چه زشته
نصیحتهای یکی از اهالی نوایگان به فرزندش که تازه به دانشگاه رفته و تحت تاثیر افکار پلید بعضی از دانشجوها یا اساتید قرار گرفته
و نماز را ترک کرده و حالا بین او و پدرش کدورت پیش اومده
لازم به ذکر است اکثر دانشجوها و اساتید
دانشگاههای کشور اسلامی ما
انسانهایی ارزشمدار و دیندار هستند
در این شعر به اون اقلیت اشاره شده.
کلکلاتین منی بیل منو ازم نگیر
رفتی دانشگاه ولی دین منو ازم نگیر
بیا مثل قدیما با دین و با ایمون باشیم
بیاتا تاجی برای نواگونمون باشیم
توی دانشگاه اسیر دوستای الکی نشیم
استاد دانشگاه اگه یه چرتی گفت انکی نشیم
دست بدیم به دست هم برای هم تلیت بشیم
با امام زمون عزیزمون رفیق بشیم
آماده برای نار پلکی بشیم
مثل نار دو چلمپکی بشیم
این شعرها توسط گمنام سروده و ارسال شده است:
شعر اوکشک :
بزی دارم که مایش رو زمینه
الهی چشم بد او را نبینه
بسازم من ز شیرش ماست و او کشک
زماستش دوغ بسازم من دوتا مشک
تلیت کشک توی فصل تابستون
کنارت باشه چایی توی فنجون
پیازش من نمیبینم کاخاله
تلیت کشک بی پیاز محاله
نمیگیرد پیتزا جای او کشک
بخور اوکشک بذار بچت دم مشک
شعر کاجه شیر :
قصه میگم براتون
از کوهای نواگون
از کاجه شیر و الپه
از گیزه های تپه
مدتی هست که میرم
به شهر خوب بشکال
تا بیارم کاجه شیر
بزارم توی یخچال
اغر شده فراوون
خوشحاله مرد چیپون
گیزه که گشته گران
خوشحاله مرد چوپان
هر سال تو فصل بهار
موقع شام و نهار
تو سفره های ما هست
اغر با طعم اونار
حال میکنه مرد فقیر
به جای فرش روی حصیر
تو سفره اش یه کله سیر
همراه ماست و کجه شیر
شکر خدای مهربون
که هستیم اهل نواگون
اینم آمار دقیق و جدید روستای نوایگان تقدیم به همه شما
تعداد خانوار | 512 |
جمعیت | 1712 |
مرد | 821 |
زن | 891 |
مرد 6 سال وبیشتر | 723 |
زن 6 سال وبیشتر | 807 |
مرد 10 سال و بیشتر | 679 |
زن 10 سال و بیشتر | 758 |
مرد 10-14 ساله | 233 |
زن 10-14 ساله | 210 |
مرد 15-29 ساله | 271 |
زن 15-29 ساله | 318 |
مرد 30-64 ساله | 235 |
زن 30-64 ساله | 280 |
مرد 65 ساله و بیشتر | 82 |
زن 65 ساله و بیشتر | 83 |
زن 65 ساله و بیشتر | 83 |
این اس ام اس های طنز توسط آقای (( گمنام )) برای درج در وبلاگ ارسال شده است به در خواست ایشان نامش را ننوشتم و از این به بعد با اسم مستعار گمنام مطالب زیبای او منتشر میشود
با تشکر از ایشان شما همشهریان محترم هم اگر مطلب طنز یا اس ام اس طنزی یا شعری با موضوع نوایگان داشتید و مایل به انتشار آن در وبلاگ نوایگان طنز بودید میتوانید آن را در قسمت نظرات بنویسید تا بنده آن را به وبلاگ انتقال بدهم.
اس ام اس ورزشی :
جام ملتهای دهنه خرمغزی
افراد شرکت کننده:
۱- خرمغز از بهرو
۲-موروک سوار از کل پشو
۳-کله پشت یتیم از پس قهله
۴-بز گلاتی از غاشه ی جفتو
۵-بژشک باوایی از ری دوون
6- چوهت سیا از دهنه ناری
برنده این مسابقه پر هیجان:
خرمغز
جایزه : یک عدد جل و رونکی طلا
اس ام اس فرهنگی:
فیلمهای در حال اکران در سینما پس خونه:
پیر مردی با ملکی کهنه
خر باژون گریخت
مروکهای آدم خوار
بشکال بدون توقف
امپراتور شهر بی
دختر ریوار فروش
مسافری از میک
کپرو تمید
و اما فیلم های برگزیده در جشنوار پس قهله:
چرموک سوخته
نارچینی بدون لوده
من فاطو نود سال دارم
میم مثل مشک جلک
نارپلکی ممنوع
1000فرسخ زیر برکه شهربی
کل بلبل با اعمال شاقه
این فیلمها موفق به دریافت بژشک بلورین از جشنواره شده اند
اس ام اس ادبی:
اهل نوایگانم
روزگارم بد نیست
دو سه تا بز دارم
با هفت هشت تا کهره
برده ام تک تکشان را شربی
توی زمین باژون
زیر آن نار ملس
میچرند توی خسیل
آب را گل نکنید
شاید آن پایین تر
پیر مردی می شوید
نالوکین را در آب
تا که چایی بخورد
به سراغ پیرمرد اگر میروین
یواش و آهسته روین
تا مبادا که ترک بردارد
کتر چایی استکان و نالوکین
با سلام خدمت همشهریان محترم
اینم دومین شعرم تقدیم به شما
امید وارم گل لبخند روی لبهای قشنگتون بشینه :
صدای بژشک میاد از رو چنار ری دوون
باغدارا جار میزنند آوو ءا رو رفت اش بوون
یکی لوده میبافه یکی درست کرده جوغن
اغر ءا اوتا شده هر دونه یکی دومن
محمد صیاد اذون میگه با صدای بلند
در شرکت چه شلوغه فکر کنم میدن روغن